جاویدالأثر حاج احمد متوسلیان

بایگانی

خاطره ۳۹: چرا نپریدی؟

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۷ ب.ظ

آمبولانس دستم بود. با چند نفر دیگر آمدند بالا.

چند متر جلوتر، یک تیر زد. همه‌ بچه ها پریدند پایین به جز من.

داد زد: «چرا نپریدی؟»

ـ چرا بپرم؟

تیر زد. گفت: «برو پایین.»

بعد گفت: «همه بیایید بالا.»

گفت: «مرد حسابی، مگه تو پاسدار نیستی؟»

ـ چرا.

ـ مگه توی آموزش بهت نگفتن اگه جایی صدای تیر شنیدید، فکر کنید کمین خوردید؟

ـ چرا

ـ پس چرا نپریدی؟ ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">